ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
خاک هایی که خسته اند
راه هایی که بسته اند
پاهایی که رفته اند
شعر هایی که گفته اند
رسم هایی که شکسته اند
همه پیش کش چشم هایی که بسته اند
هیچ نمیبینند و
از این دنیا رخت بر بسته اند
بیچاره مردگان قبرستان های تاریک
چه میدانند
نقش امروز چه رنگ است
تار امروز با چند رج میشود پهن و میشود باریک
بیچاره آن خوابیده در خاک های نم گرفته
چه میدانند
باران چشم ها فزونی دارد امروز
و پاییز دل ها یک فصل نیست
و شده همه فصل های انسان های غم گرفته
ببار باران کمی کم کن
از آن شور داغ خاکستر های رفته
مردم خفته در زیر پایت
گر گرفتند از بوی شن ها
و این کویر های ماتم گرفته
*سیمین - فانی *