سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

یادی از من نمی کنی چرا ؟

دست چین کردم نگاه تو را  

 

از بین همه آن نگاه های پر گناه  

 

و چه زیبا بود خواستن چشم های تو را  

 

چیدم از هوای نفس های بودنت  

 

در تلاطم هیاهو و آنهمه صدا  

 

پس چرا یادم نمی کنی آخر چرا ؟ 

 

دیریست تو را در هوسم تاب می دهم  

 

ازتو پر می شوم  

 

بگذار حتی کفر بگویم  

 

تو که باشی من می شوم بی خدا  

 

به گمانم ایمانم تو شدی  

 

به گمانم همه دینم تو شدی  

 

ولی نمی دانم چرا تو یادی از من نمی کنی چرا ؟  

 

*سیمین *

 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد نیک زاده دوشنبه 9 فروردین 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://mnikzadeh.blogfa.com

درود بر شما
شعر زیبایی از شما خواندم
پیروز باشید
سال خوبی داشته باشید

علی سه‌شنبه 10 فروردین 1389 ساعت 05:46 ب.ظ http://kianlouei.blogfa.com

سلام.
شعرهای زیبایتان دلنشین و گوارا بودن.
ممنون میشم یه من هم سر بزنید....

ابوالقاسم حیدری(فانی) شنبه 14 فروردین 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://javedanehha.blogfa.com

با سلام

ضمن تبریک سال نو سروده ای زیبایی بود من میخواستم اگه اجازه بدین تبادل لینک کنیم

......... دوشنبه 11 بهمن 1389 ساعت 01:01 ق.ظ

سلام به سیمین عزیز و دوست داشتنی
خیلی وقت بود شعرات را نخونده بودم و واقعا دلتنگشون بودم ولی شب تولدم همراه با خوندن اشعار زیبا و دلنشین تو سپری شد
و کلی خاطرات زیبا برام تداعی شد ...
با تو بودن در آن لحظات تنهائی ...
خیلی زیبا مینویسی و زیبا میسرائی
خیلی حرف دارم که باشه برای بعد ...
آرزوی بهترینها را برات دارم گلم ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد