سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــار

بیا کنار من بنشین


نگاهی بینداز


به این سین های سفره هفت سین


به تنگ ماهی های بلورین


به این خنده های بی نفرین


به این نگاه های پر تسکین



                           جانم عاری از روز و روزگار شده


گاه خنده ام می گیرد


بهار آمده جانم چه بی عار شده


روسری زن بودنم را باد برد


نجوای عاشقانه ام


در صدای بهار تاب خورد



بیا کنارم بنشین


این خروش بی دغدغه را ببین


از دل مردمان شهر


کمی زندگی بچین


و باز برای همیشه بنشین بنشین


کنار من بشین



* سیمین *