ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
قرار است تا فردا ببارم
و زیر مناره های آفتاب
لم نداده خواب فردا را ببینم .
قرار است امروز از پس کوه ها و دشت ها
زهوار یک قصه را در بیاورند
و امروز را با دیروز کوک نزده به تن کنند .
قرار است امروز طعم یک بوسه
خاطره آسمان شود
و به فرمان ادیان
هیچ گناهی ثبت نشود
پای بوسیدن های بی بهانه .
حالا به گمانم چهار راه های افکار
بیست بار دیگر دور یک چراغ خاموش میگردند
تا قرار های من و آسمان
بازیمان تمام شود .
و اگر قرار باشد
تمام قرار هایم را
با چشم های اسمان ندیده
بخوانم
همه هوا می فهمند که
قرار است
دیوانه از قفس چشم های من
راهی شود
و دیگر جای هیچ دیوانه ای نخواهد بود اینجا
حالا آخر داستان نشده
خوابت برده
و من قرار است
پای همه قصه های خیالیم
اسم تو را بنویسم
و بخواب که قرار است فردا من نباشم
* سیمین - فانی *
وای خیلی معرکه بود خیلی لذت بردم
خصوصا" این قسمت
"قرار است امروز طعم یک بوسه
خاطره آسمان شود
و به فرمان ادیان
هیچ گناهی ثبت نشود "
شعرهاتو خیلی دوست دارم