سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

جاده

برای انکار تو باید چشم هایم را تهدید کنم  

برای انکار تو باید واژه هایم را تبعید کنم  

 

فایده ندارد  پی بردن به انزوا  

هرچه بگذرد هم سر نمیرسد انقضا  

 

تاریخ مصرف نمانده است این عشق را  

در من بمیراند مگر این افکار زشت را  

 

شاید که باز دیوانه شدم  

از خود و خود بیگانه شدم  

 

هر چه باشد راهیم  

در جاده ای بس طولانی جاریم  

 

خدا به همراهی بگو  

از من و دلم رازی بجو  

 

شاید که فردا نیاید باز  

شاید این کلام دوباره نگردد اغاز  

 

*سیمین - فانی *

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید مطوری پنج‌شنبه 26 شهریور 1388 ساعت 10:36 ب.ظ

سلام خانم فانی گرامی

شعر شما حکایت زیبایی است از اینکه قدر لحظه ها را بدانیم واز آن استفاده کنیم و از خواندنش لذت بردم.
موفق وشاد باشید.

ناهید سعادتیان شنبه 28 شهریور 1388 ساعت 08:32 ب.ظ http://nahidsaadatian.blogfa.com

سلام
عید پیشاپیش بر شما مبارک باد

داود چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 11:08 ق.ظ

فکر می کنم سیمین خانم شاهکار شعرهایتان همین است
در مورد شاهکار هم چیزی نمی توان گفت

شاید که فردا نیاید باز
شاید این کلام دوباره نگردد اغاز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد