سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

چه بد شد

چه بد شد
 بی تابی دلم پیدا شد

چه بد شد بی قراری هایم هویدا شد
چه بد شد اشک چشمم این چنین رسوا شد
چه می شد اگر امروز بارانی میشد ؟

چه میشد اگر اشک من نمیشد پیدا هرگز
دل من رسوا نمیشد هرگز
چه میشد اگر میشد هم خوابه باد میشدم
چه میشد اگر میشد التماس خاک میشدم
چه بد شد که دیدی دل من بی تابی میکند

بد شد که دیدی دل من دیوانگی ها میکند
کاش که باران ببارد
کاش که روی همه احساس شرمم خوب ببارد
کاش باران ببارد
روی احساس عاشق شدنم خوب ببارد
شاید که دگر بس باشد
اینهمه دیوانگی کردن و بی تاب شدنم بس باشد

کاش می دانست آفتاب
که من از او داغترم
کاش میدانست خاک که من از او خاک ترم
می دانست باران که من از او دیوانه ترم


*سیمین - فانی*

نظرات 1 + ارسال نظر
همیشه مهربون دوشنبه 15 خرداد 1391 ساعت 07:27 ب.ظ http://sosmarbehsht.blogfa.com/

مثل همیشه عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد