سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

عدد تازه عشق

 معمای حضورم را برگ به برگ با تو خواهم خواند

تمام خواهش های بودنم را

سطر به سطر با تو مرور خواهم کرد

دستی بکش به روی زخم های بازم

دیگر طاقت ندارم که در تو نیز چشم هایم را ببازم

 

من در تو خود را تکرار میکنم

در تو آغاز میشوم

در تو معنا میشوم

 

نکند باورت را به باران بسپاری

میشویدش

از خاطرت خواهم رفت

 

من خود را در تو قانون کرده ام

نشکنی قانون دلت را

 

پشت همه سبز رنگی های ملتمسانه ام

دخترکی رنجور است

نترسانی دلش را

 

من تمام رویای عشق بازیم را

در تو معنا میکنم

 

نکند دفتر ریاضیات عشقم را پاره کنی

 

برای یکبار

چشم های ساده ای بگشا

به دور از همه تلاطم های عارفانه ات

 

من در تو خلاصه های خود را

به کودکی های باورم سپرده ام

 

امروز در انتظار حل تمام معماهای سخت بودن هایم خواهم ماند

تو بیا و مرا برای یکبار در دفتر سفید بی نقشت

رقمی بزن

شاید من هم برای بودن و ماندن عددی تازه یافتم در تو


*سیمین - فانی *

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد