ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سببش چیست ؟
شاید سبب تپیدن بی حد دلم تو باشی
شاید سبب همه این بی قراری های من تو باشی
شاید سبب دلواپسی از نبودن فرای من تو باشی
قلبم آرام ندارد گویا
دل آشفتگی را رسم هر روز خود کرده خدایا
بی قراری می کند ، دل آشوبی می کند
از برای فکر با تو نبودن های فردا های تیره
تا سحر گریه و زاری می کند
شاید سبب دل آشوبی من تو باشی
شاید سبب اینهمه احساس طرب تو باشی
چه کنم ؟ با که بگویم درد دل
تا گذارد مرهمی بر زخم دل
تو نیستی که بگویم با تو
بگویم از دل و دلدادگی ها با تو
چه کنم ؟
با که بگویم ؟ چه بگویم
شرم دارم که بگویم