امروز چای می نوشیدم و
خودم را ورق می زدم
چه تیتر های امروز من
پر آشوب است
پر دلدادگی ، پر اضطراب بی تو بودن
کمی دور تر از این بودن
پای یک ویرایش کوتاه
خودم را می بازم
پس من کیستم ؟
یک آگهی ترحیم از روز های رفته ام یافته ام
و چه کسی تسلیت گفت ؟ هیچکس
حاشیه های به ظاهر بودنم را
با یک نیم نگاه
می جوم و کسی نیست
جز یک التهاب که مرا در یابد .
چای ته کشید
قند تلخ و
آخر در دلم آب شد
و کمی تاب خوردم
در سطر آخر
و
گویا امروز هم هوا بارانی ست .
* سیمین *
۸۹/۰۱/۲۱ |