انصاف نیست

انصاف نیست


از من و یادگارهایم بگذری


انصاف نیست 


بعد از رفتنم


نداشته باشی از من خبری


شاید که دست خط کهنه ام


سالها بعد از مردنم


خاطرم را به خاطرت جاری ساخت


تو را از عشق دیگری عاری ساخت


انصاف نیست


باورم را بار یک یادگاری نکنی


از دلم ، حزن و رد پای رفته ام را


هر شب و روز در خود


واژه ای جاری نکنی


انصاف نیست


نه ! انصاف نیست



* سیمین *