بیچاره آن زن
هنوز جنین خاطرات دلدادگیش را سقط نکرده
چند ماه ِ باردار یک دلسپردگی شده است
هنوز طعم وداع را هضم نکرده
در گلویش یک حادثۀ دیگر باد کرده است . بیچاره آن زن
هنوز حصار چشمش زخمی چشم انتظاری هاست
که دود یک اخطار چشم انتظاری دیگر
اشک را هدیه آورده .
بیچاره آن زن
زیر هیچ حجاب رهایی جا نمی شود
و هیچ آسمانی ملحفه دلخوشی هایش نیست
و بیچاره من
که یک زنم ...
*سیمین * |