زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام
درباره من
"به نام خدا"
زمانی شروع به نوشتن کردم که احساس کردم قلمم را خوب به رقص در می آورم با سازی که از حرف های دلم کوک میکنم
زمزمه هایی میکردم و روی کاغذ سفید با یک قلم نظاره گر رقص موزونشان میشدم
گاه گاه زمزمه هایی هست که هر آدمی اگر دستی به قلم برده باشد دوست دارد برای خودش و یا آن دلیلی که باعث نوشته شدن این واژه ها شد بنویسید
من هم ساده آغاز کردم و ساده اخت گرفتم و ساده ادامه دادم
گاهی شنیدن صدای پرنده ای یا دیدن پیر مرد بیچاره ای یا که حتی دیدن یک عاشق آواره ای
مرا وادار به نوشتن می کرد
ساده بگویم نوشتن را دوست دارم
اگر حتی ساده تر هم بخواهم بگویم
بی کلک و ریا قلم فرسایی میکنم فقط و فقط برای دل خودم
ادامه...
سلام عزیزم.دل نوشتتو خوندم.۱سوال:شمادوست داری دلنوشته بنویسیی یا شعر؟اگه می خوای شعر بنویسی باید با وجودت ذره ذره هستی رولمس کنی و شخصی نوشتنتو طوری باشه که مخاطب بتونه خودشو ببینه تو کارات.باید دردا خنده ها همه و همه رو بتونی لمس کنی. به امید پیروزت:)
سلام عزیزم.دل نوشتتو خوندم.۱سوال:شمادوست داری دلنوشته بنویسیی یا شعر؟اگه می خوای شعر بنویسی باید با وجودت ذره ذره هستی رولمس کنی و شخصی نوشتنتو طوری باشه که مخاطب بتونه خودشو ببینه تو کارات.باید دردا خنده ها همه و همه رو بتونی لمس کنی.
به امید پیروزت:)
دروغ گاهی وقتا بد نیست.مثلا دروغکی عاشق شدن/دروغکی دوست داشتن/دروغکی زنده بودن...
سلام
ممنون که به کلبه ی ترانه هام سر زدی.لطف داری...بازم منتظر حضور گرمت می مونم.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
راستی تا حالا شده به شیطان شک کنی
به اتشی که به رنگ چشمهای اوست
به نامه ای که در شومینه می سوزد
با شعری ازین دست چشم به نظر شما دوخته ام
درود بر پاشای پرکار
سلیقه ی زیادی در اتنخاب عکس های وبلاگت به خرج داده ای.
امیدوارم بهترینها را رقم بزنی.
پیشاپیش سال نو مبارک.
ف ر ا ز