ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
من نظر کرده آن چشم سیاه
زیر یک خروار اندوه گناه
از خود و خود بیزارم
من حرمت این نام کی شکستم
که چنان هستی تودر پی آزارم ؟
من نظر کرده یک فوارۀ خواهش ِ پردردم
کی می شود
دور شود اندوه از دل سردم ؟
به چنان واژه تلخ
دلم آزردی که دگر
هیچ نتوان گفت و شنفت
تا به کی
درد این آزار به تن باید سفت ؟
* سیمین *
ساده لوحانه عشق را در پندار خویش تقطیع کردم
افسوس.........
هجاهای کوتاه و بلندش را به باد میسپارم
ردایش را به اولین کولی
و نامش را به معتادان ولگرد واژه های دروغین
ترانه هایم را فقط برای ترنم باران خواهم خواند
و پوزخندی نثار عشق خواهم کرد
نه
نه
نه
به پوزخندی هم نمیارزد
...............