ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
همه انتظار می کشند و
من روزی بیست هزار بار
انتظار با تو بودن را می جوم .
همه انتظار می کشند
و من انتظار را
چون سیگار دود می کنم
و در ریه التماس هایم فرو می برم
به امید آن که روزی
تنم پر شود از سمی به نام ......
همه انتظار می کشند و من
روزی سه وعده انتظار را می بلعم
و به تکرار این
جویدن و دود کردن و بلعیدن خو می گیرم
تا انتظار ، از فعل کشیدن آزاد شود
و من از فعل خواستن تو
* سیمین *
همه انتظار می کشند
و من انتظار را
چون سیگار دود می کنم
و در ریه التماس هایم فرو می برم
به امید آن که روزی
تنم پر شود از سمی به نام..
فوق العاده بود . بی نهایت لذت بردم .دست مریزاد
سلام سیمین عزیز
سروده های عاشقانه ات رو خوندم
ناب ترین احساس
زیباترین واژه
تقدیم تو باد
******
باز کن پنجره ای،
رو به صحرای غبار آلوده ی رفته زیاد
به ستوه آمدم از دلهره ی بود و نبود
دیر گاهیست،
هوس آلود نظر کرده به باغ!
چشم ناپاک همان کس که چو گرگ
تازه میگرداند ،
قصه ی قدیمی مادر بزرگ
گم شو از دور و بر باغ نظر کرده ما!
باغبان بیدار است
اینک ای باغ پر از عطر دلاویز بهار
پنجره بگشای و ببین
خفته اندر تن میش
آنکه چون گرگ به رقص آمده است
به هوای هوس و بیم و امید
گم شو از دور و بر باغ نظر کرده ما!
ابراهیم م.
88/10/28