سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

انتظار

همه انتظار می کشند و

من روزی بیست هزار بار

انتظار با تو بودن را می جوم .


همه انتظار می کشند

و من انتظار را 

چون سیگار دود می کنم

و در ریه التماس هایم فرو می برم

به امید آن که روزی

تنم پر شود از سمی به نام ......


همه انتظار می کشند و من

روزی سه وعده انتظار را می بلعم

و به تکرار این

جویدن و دود کردن و بلعیدن خو می گیرم

تا انتظار ، از فعل کشیدن آزاد شود

و من از فعل خواستن تو


* سیمین *



http://de.acidcow.com/pics/20091030/smoke_kreativ_13.jpg


نظرات 2 + ارسال نظر
حیدری تفرشی دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 07:39 ق.ظ http://gelare.blogfa.com

همه انتظار می کشند

و من انتظار را

چون سیگار دود می کنم

و در ریه التماس هایم فرو می برم

به امید آن که روزی

تنم پر شود از سمی به نام..

فوق العاده بود . بی نهایت لذت بردم .دست مریزاد

ابراهیم .م دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 10:59 ق.ظ

سلام سیمین عزیز
سروده های عاشقانه ات رو خوندم
ناب ترین احساس
زیباترین واژه
تقدیم تو باد

******
باز کن پنجره ای،
رو به صحرای غبار آلوده ی رفته زیاد
به ستوه آمدم از دلهره ی بود و نبود
دیر گاهیست،
هوس آلود نظر کرده به باغ!
چشم ناپاک همان کس که چو گرگ
تازه میگرداند ،
قصه ی قدیمی مادر بزرگ
گم شو از دور و بر باغ نظر کرده ما!
باغبان بیدار است
اینک ای باغ پر از عطر دلاویز بهار
پنجره بگشای و ببین
خفته اندر تن میش
آنکه چون گرگ به رقص آمده است
به هوای هوس و بیم و امید
گم شو از دور و بر باغ نظر کرده ما!
ابراهیم م.
88/10/28

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد