ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سی ثانیه و چند تیک تاک و ده دقیقه دیگر مانده
به دروغی که هرگز فاش نمی شود
و کمی پاورچین پاورچین باید رفت
به سمت هزاره پنجم خاطر خواهی های مردی
و کنج یک عشوه گری ناشیانه کمین کنیم
تا مچ چشم های زن نابالغ عاشق را بگیریم
و بیست و هشت ثانیه و چند تیک تاک دیگر و ده دقیقه دیگر مانده
به انقلاب یک هدیه ناگوار از یک بدرود نا خواسته
و کمی سنگریزه های چاپلوسی که
روی سنگفرش آخرین کوچه
قرار و مدار ها جا مانده
کمی دیگر مانده
تا یک انفجار بی بدیل
برای فتح قلب خمپاره خورده
که نمیخواهد دیگر عاشق بشود
و حالا
شمارش معکوس
تا
انهدام یک قلب
و اتصال دو نگاه
و انقراض یک نسل
* سیمین *
سلام....
وبلاگ جالبی دارید...امیدوارم موفق باشید..خوشحال میشم به ما هم سر بزنید..راستی شعر های خودتونه؟؟
کمی دیگر مانده
تا یک انفجار بی بدیل
برای فتح قلب خمپاره خورده
که نمیخواهد دیگر عاشق بشود
بسیار زیبا بود. کشمکش جالبی بود.