ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
به خیالم دستم نای نوشتن ندارد
دلم هم تاب از تو نگفتن ندارد
به گمانم همه جانم
مست خواب است
و یا که شاید
توان خواندن ندارد
فصل یخ که می رسد گویا
دل من هم یخ تر از یخ می شود
کسی را تاب با من ماندنش نیست
پای من هم پای ماندن ندارد
چنان بی طاقتم کرده نبودت
که جان طاقت بودن ندارد
* سیمین *
فصل یخ که می رسی گویا
دل من یخ تر از یخ میشود
زیبا بود توگویی برای این عصر و فصل نوشته ای
کاش بتوانیم در فصل سرد گرم باشیم و گرما ببخشیم
سلام
خوب هستی ؟ منم شما رو لینک کردم خوشحال میشم لینک بشم
رهگذر
جاده ی سبز بی عبور
دلهای مانده در ظهور
دوباره می توان حس کرد
گریه های خشک بدون تو
جمعه ، شنبه می شود
دلم پر ز غصه می شود
توالی هفته ها در این دلم
چه می شود به غیر غم
بهار از زندگی گذشت
دلم ز بندگی گذشت
تا آمدن جوانه ها
ستاره گم نمی شود
سلام خانم فانی عزیز
سروده زیبا و پر احساسی بود که باز از شما خواندم و ممنون که به کلبه ی مجازی بنده هم رونق میدید .
با دو طرح جدید به روز هستم از نقد و نظرتون خوشحال میشم
شاد باشید به مهر
با احترام
بدینوسیله از شما دوستان گرامی دعوت می شود تا از سایت ادبی آریا قلم دیدن فرمایید، از اشعار زیبا و مطالب مفید آن استفاده و در صورت تمایل اقدام به ثبت نام نمایید.
منتظر حضور گرم شما هستیم:
سایت ادبی آریا قلم
www.ariaghalam.com
سلام
عالم همه عشق است . هیچ کسی تنها نیست دیگر ....